هوش مصنوعی: این شعر از عشق نافرجام و دل‌بستگی سخن می‌گوید. شاعر خطاب به دل خود می‌گوید که از بی‌تابی و شیدایی دست بردارد، زیرا این رفتار به رسوایی می‌انجامد. او همچنین از انکار عشق و بازی‌های عاشقانه انتقاد می‌کند و اشاره می‌کند که دلش در دام تمنا و شیدایی گرفتار شده است. در نهایت، شاعر از شادی و بی‌قراری دلش در حضور معشوق می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و انتقادی موجود در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۶

دلا بی‌طاقتی کم کن چو شیدا کرده‌ای خود را
که امروز است یا فردا که رسوا کرده‌ای خود را

ز انکار محبت خویش را بازی مده چندین
که بازی‌بازی ای دل، گرم سودا کرده‌ای خود را

برای شکوه من رفته‌ای ای غیر، سوی او
به این تقریب، باری پیش او جا کرده‌ای خود را

کنی هردم شتاب نامه بردن پیش او، قاصد
بدان ماند که رفته‌رفته شیدا کرده‌ای خود را

دلا پایت نمی‌آید ز شادی بر زمین، گویا
چو میلی صید فتراک تمنا کرده‌ای خود را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.