هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساس تنهایی، بیگانگی با خود و دیگران، و حسرت دیدار یار سخن می‌گوید. او از پریشانی گفتگوهای درونی خود رنج می‌برد و تلاش می‌کند تا با بیگانگی از خود، به آشنایی برسد. همچنین، از نازهای یار و حسرت دیدار او یاد می‌کند و جهان را همچون آهویی در کمند توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسات پیچیده‌ای است که درک آن‌ها به بلوغ عاطفی و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای شعری ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۹

رفت سوی خانه چون بنمود روی خویش را
تا نماید بر غریبان راه کوی خویش را

در نیابم لذتی از همزبانیهای یار
بس که می یابم پریشان، گفت وگوی خویش را

آن پری از من گریزان است و من از انفعال
می کنم پنهان ز مردم جست وجوی خویش را

بس که ورزیدم به او بیگانگی، نزدیک شد
کآشنای خود کنم، بیگانه خوی خویش را

با وجود وصل، در دل حسرت دیدار ماند
بس که یار از ناز برمی تافت روی خویش را

عالمی شد همچو میلی آهوی سر در کمند
چون گشوده از هم کمند مشکبوی خویش را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.