هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد عشق و ناامیدی از معشوق نامهربان میگوید. او از بیوفایی و بیاعتنایی معشوق شکایت دارد و احساس میکند که معشوق از رنج او بیخبر است یا به عمد آن را نادیده میگیرد. شاعر همچنین به فریبخوردگی خود اشاره میکند و از این که معشوق به عهدهای بیاساس خود تکیه کرده، اظهار ناراحتی میکند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عاشقانهای است که درک آنها به بلوغ عاطفی نیاز دارد. همچنین، احساسات عمیق و پیچیدهای مانند ناامیدی، فریبخوردگی و شکایت در شعر وجود دارد که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۴۴
نالهام را کاش نشناسد که این فریاد کیست
شاید آن نامهربان پرسد که از بیداد کیست
هر دم اظهار پشیمانی کند از کشتنم
این سخن تا بهر تسکین دل ناشاد کیست
پیش او گفتم بد غیر و نیامد در عتاب
بیخبر از گفتوگویم باز تا از یاد کیست
طعنه امروز غیر آزردهام دارد، که باز
بر سر آزارم از دلگرمی امداد کیست
آشکار سوی من بینیّ و من در اضطراب
کاین فریب از بهر صد خاطر آزاد کیست
چند روزی شد که خرسند است میلی، تا دگر
تکیهاش از سادگی بر عهد بیبنیاد کیست
شاید آن نامهربان پرسد که از بیداد کیست
هر دم اظهار پشیمانی کند از کشتنم
این سخن تا بهر تسکین دل ناشاد کیست
پیش او گفتم بد غیر و نیامد در عتاب
بیخبر از گفتوگویم باز تا از یاد کیست
طعنه امروز غیر آزردهام دارد، که باز
بر سر آزارم از دلگرمی امداد کیست
آشکار سوی من بینیّ و من در اضطراب
کاین فریب از بهر صد خاطر آزاد کیست
چند روزی شد که خرسند است میلی، تا دگر
تکیهاش از سادگی بر عهد بیبنیاد کیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.