۹۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۵

گر نیست فکر قتل منت، قهر بهر چیست
بادام تلخ چشم تو پر زهر بهر چیست

بیداد غمزه تو هلاک مرا بس است
جور زمانه و ستم دهر بهر چیست

با صد ستم کنون که مرا آزموده‌ای
هر دم غضب برای چه و قهر بهر چیست

او در پی هلاک من و خلق در عجب
کاین صید خون گرفته درین شهر بهر چیست

گر بهر تلخکامی میلی نیامدی
در دست غمزه‌ات، قدح زهر بهر چیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.