هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و وابستگی عمیق خود به معشوق سخن می‌گوید. او احساس می‌کند که وجودش در گرو عشق معشوق است و هر حرکتی که می‌کند، ناخودآگاه به سوی اوست. حتی نشستن و رفتنش نیز تحت تأثیر یاد و خاطره معشوق است. شعر بیانگر حالتی از تسلیم و شیفتگی در برابر عشق است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک زیبایی‌شناسی و ادبی این شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

شمارهٔ ۸۵

زپا فتاده‌ام و سر بر آستانه اوست
فسانه گشته‌ام و بر زبان فسانه اوست

گمان آنکه ز عشقم هنوز بی‌خبر است
مرا زهمرهی بی‌تکلّفانه اوست

به هر طرف که نمایم عزیمت رفتن
چو نیک در نگرم، رو به سوی خانه اوست

دهد نشستن یار آن‌چنان ز رفتن یاد
که نانشسته مرا گوش بر بهانه اوست

دمی که دست ندامت به هم زند میلی
شود به ناله تسلی، مگر ترانه اوست؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.