هوش مصنوعی:
این شعر از عشق ناگهانی و دیوانهوار سخن میگوید که دشمنیها را به دوستی تبدیل میکند و خرد را به دیوانگی. همچنین، به تأثیر غمزههای معشوق اشاره دارد که حتی مرگ را نیز بیاثر میکند. شاعر از رنجهای عشق و حسادت بدخواهان میگوید و در نهایت، آرامش در مرگ را به تصویر میکشد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عشق، دیوانگی، و مرگ ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'غمزهٔ او' و 'آسودگیی که در لحد کرد' نیاز به بلوغ فکری برای درک دارند.
شمارهٔ ۱۱۵
هر دشمنیی که بخت بد کرد
عشق تو هم آمد و مدد کرد
دیوانگی دلم یقین شد
زان روز که دعوی خرد کرد
بدخواه، متاع دوستی را
سرمایهٔ کینه وحسد کرد
آخر بخرید بندهای را
کاوّل به هزار عیب، رد کرد
ای مرگ برو که غمزهٔ او
تا آمدن تو، کار خود کرد
در خواب ندیده بود میلی
آسودگیی که در لحد کرد
عشق تو هم آمد و مدد کرد
دیوانگی دلم یقین شد
زان روز که دعوی خرد کرد
بدخواه، متاع دوستی را
سرمایهٔ کینه وحسد کرد
آخر بخرید بندهای را
کاوّل به هزار عیب، رد کرد
ای مرگ برو که غمزهٔ او
تا آمدن تو، کار خود کرد
در خواب ندیده بود میلی
آسودگیی که در لحد کرد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.