هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر درد عشق و رنج‌های ناشی از آن است. شاعر از غم و خواری خود می‌گوید و از معشوقی که همچون عقرب موذی است یاد می‌کند. همچنین، هشدارهایی درباره عشق و دین نیز در متن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و رنج‌های عشق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به دین و هشدارهای اخلاقی وجود دارد که نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۸۲

ره غلط کرده خیالش به دل ریش آمد
همچو شاهی که به ویرانه درویش آمد

خواری و زاری من دید و به حالم نگریست
آشنایی که درین گوشه مرا پیش آمد

هیچ کس در پی رسوایی دل نیست، ولی
چه توان، چون ز تحمل غم دل بیش آمد

نقد جان بر سر دل عاقبت‌الامر نهاد
هر که سوی تو به دنبال دل خویش آمد

نیش عقرب ز یکی بیش ندیدیم، ولی
عقرب زلف ترا هر سر مو نیش آمد

ای مسلمان که دل اندر گرو دین داری
بر حذر باش که آن کافر بد کیش آمد

لب پر شور تو در خاطر میلی بگذشت
تازه بازم نمکی بر جگر ریش آمد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.