هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از احساس ضعف، ناامیدی و عشق نافرجام خود سخن میگوید. او با بیان اینکه بارها به امید دیدار معشوق آمده اما ناکام مانده، از رنجهای عاشقانه و ملامتهای خود میگوید. با این وجود، هنوز به وفای معشوق امید بسته و حاضر به سادگی و صبوری است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق و ناامیدی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد. درک کامل این شعر نیاز به بلوغ عاطفی و آشنایی با ادبیات غنایی دارد.
شمارهٔ ۲۰۶
ز ضعف، دست به دیوار داده آمدهام
به هر دوگام، زمانی ستاده آمدهام
ز بس که پیش تو خوارم، ز پندگو بر خویش
در هزار ملامت گشاده آمدهام
به خاطر از تو مرا هر چه هست میگویم
که دل به هر چه تو گویی نهاده آمدهام
رمیده از تو دل ناامید و من از شوق
فریب او به وفای تو داده آمدهام
خدای را به درآ تا ببینمت، کامروز
هزار بار بدین در زیاده آمدهام
بر تو گرچه فرستادم خبر که بیا
ز شوق در پی قاصد فتاده آمدهام
بد است حلیهگری، خوشدلم به این میلی
که ناامید نیّم بس که ساده آمدهام
به هر دوگام، زمانی ستاده آمدهام
ز بس که پیش تو خوارم، ز پندگو بر خویش
در هزار ملامت گشاده آمدهام
به خاطر از تو مرا هر چه هست میگویم
که دل به هر چه تو گویی نهاده آمدهام
رمیده از تو دل ناامید و من از شوق
فریب او به وفای تو داده آمدهام
خدای را به درآ تا ببینمت، کامروز
هزار بار بدین در زیاده آمدهام
بر تو گرچه فرستادم خبر که بیا
ز شوق در پی قاصد فتاده آمدهام
بد است حلیهگری، خوشدلم به این میلی
که ناامید نیّم بس که ساده آمدهام
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.