هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از تجربیات خود در مستی و جنون میگوید، که چگونه با رقیبان گرممزاج بود و افسردگان را گرمخون میساخت. او از محبتهای خود در حالت مستی یاد میکند و افسوس میخورد که اگر از تلخیهای بزم آگاه بود، رفتارش متفاوت میشد. در پایان، از حیرت خود در مورد گذشته پراشتیاقش سخن میگوید.
رده سنی:
18+
محتوا شامل اشارات به مصرف شراب و حالتهای مستی است که برای مخاطبان زیر 18 سال نامناسب تلقی میشود. همچنین، مضامین عرفانی و عمیق آن برای درک بهتر، به بلوغ فکری نیاز دارد.
شمارهٔ ۲۱۹
دوش مستی را همآغوش جنون میساختم
بهر خود اسباب رسوایی فزون میساختم
ز آتش می صحبت ما با رقیبان گرم بود
هر زمان افسردهای را گرمخون میساختم
بس که میدیدم ز مستی گوش بر حرف خودش
هر دم اظهار محبت را فزون میساختم
گر خبر میداشتم از تلخکامیهای بزم
با خمار آلودگیهای برون میساختم
تا شدم افسرده میلی، حیرتی دارم که من
با چنان سوزی تمام عمر چون میساختم
بهر خود اسباب رسوایی فزون میساختم
ز آتش می صحبت ما با رقیبان گرم بود
هر زمان افسردهای را گرمخون میساختم
بس که میدیدم ز مستی گوش بر حرف خودش
هر دم اظهار محبت را فزون میساختم
گر خبر میداشتم از تلخکامیهای بزم
با خمار آلودگیهای برون میساختم
تا شدم افسرده میلی، حیرتی دارم که من
با چنان سوزی تمام عمر چون میساختم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.