هوش مصنوعی: این شعر از حافظ بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است که با وجود بی‌اعتنایی او، شاعر همچنان به امید وصال و عشق اوست. شاعر از اضطراب انتظار، شوق دیدار و رنج طعنه‌های مردم سخن می‌گوید و در عین حال، به رغم همه ناملایمات، عشق خود را حفظ می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند اضطراب، طعنه و ناامیدی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۲۲۱

چون نظر در خواب بر خورشید رخسارش کنم
هر دم از تاب نگاه گرم، بیدارش کنم

او به رغم من نمی‌آید برون، وز اضطراب
هر زمان از انتظار خود خبردارش کنم

آفتاب شوق را چون از وصال آید زوال
گرمتر در آشناییهای اغیارش کنم

طفل من محجوب و من بدنام و خلقی طعنه‌زن
سادگی بنگر که می‌خواهم به خود یارش کنم

آنکه بدمستی به میلی کرد و می با غیر خورد
جای آن دارد اگر صد طعنه در کارش کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.