هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او خود را مانند شمعی می‌داند که در آتش عشق می‌سوزد و از دوری معشوق رنج می‌برد. هر چیزی که می‌بیند، او را به یاد معشوق می‌اندازد و آتش عشقش را شعله‌ورتر می‌کند. شاعر حتی از دیدن گل نیز خودداری می‌کند تا مبادا غم معشوق بر او چیره شود. در نهایت، او به دشمنش هشدار می‌دهد که از آتش عشق او در امان نباشد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عشق و رنج در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

شمارهٔ ۲۲۷

از تو ای شمع، من سوخته خرمن سوزم
همه نزدیکتر از من به تو و من سوزم

نوگلی هر شرر آتشم آید به‌نظر
شب که با یاد تو در گوشه گلخن سوزم

ننگرم جانب گل کز غم روی تو مباد
بر کشم آهی و در آتش گلشن سوزم

گرمی آه شرربار من ای خصم ببین
بر حذر باش ازین آتش دشمن سوزم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.