هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساس تنهایی و نادیده گرفته شدن توسط معشوق می‌گوید. او از این که معشوق به سوی دیگران توجه دارد و به او بی‌اعتنایی می‌کند، رنج می‌برد. شاعر امیدوار است که معشوق به سادگی و صداقت او توجه کند، اما می‌ترسد که این آرزو برآورده نشود. در پایان، شاعر از شکوه کردن پرهیز می‌کند تا مبادا گناه معشوق به دوش او بیفتد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیده‌ی ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۵۳

نمی‌بیند به سویم چون روم تنها به راه او
نمی‌خواهد که خاص چون منی باشد نگاه او

درین رشکم که گویا مدعای غیر شد حاصل
که بوی آرزومندی نمی‌آید ز آه او

مرا بر حسرت امیدواری گریه می‌آید
که باشد چون تویی از سادگی امیدگاه او

چو بیند غیر، مخصوصانه در دستم عنانش را
پی رفع گمان، خود را نمایم دادخواه او

به این تقریر بی‌تابانه، میلی شکوه کمتر کن
مبادا در گریبان تو آویزد گناه او
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.