هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از رنجهای عاشقانه و جفاهای معشوق میگوید. او بیان میکند که با وجود وفاداری و عشقش، معشوق با بیوفایی و عتاب ناعادلانه، او را رنجانده است. شاعر از جدایی دردناک و تأثیرات روحی و جسمی آن مینالد، اما در عین حال، به یاد معشوق و احساسات گذشته پایبند است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق، رنجهای عاطفی و جدایی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، بیان احساسات پیچیده و غمگین نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۲۶۴
دلم ز بس که جفا دیده و وفا کرده
ترا به هیچکسی چون من آشنا کرده
شدی چنان به من بیگناه، گرم عتاب
که شرمسار شدم از گناه ناکرده
زمانه بس که به وصل تو دید خرسندم
به صد هزار فریب از توام جدا کرده
تنم گداخته، جان خسته، دل شکسته، ببین
که این دو روزه جدایی به من چها کرده
اگر شکایت میلی به غیر کرده، چه غم
همین بس است که آن شوخ یاد ما کرده
ترا به هیچکسی چون من آشنا کرده
شدی چنان به من بیگناه، گرم عتاب
که شرمسار شدم از گناه ناکرده
زمانه بس که به وصل تو دید خرسندم
به صد هزار فریب از توام جدا کرده
تنم گداخته، جان خسته، دل شکسته، ببین
که این دو روزه جدایی به من چها کرده
اگر شکایت میلی به غیر کرده، چه غم
همین بس است که آن شوخ یاد ما کرده
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.