هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات از عشق نافرجام و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او احساس می‌کند که معشوق از او دوری می‌کند و این دوری باعث اضطراب و بی‌قراری او شده است. شاعر از ناتوانی عقل در برابر قدرت عشق و همچنین از ترس قطع شدن پیوند عاطفی خود با معشوق می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ای است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۶۳

می‌نمایم خویش را وارسته از سودای او
تا فریب عشق من، کم سازد استغنای او

همچو صیدی کان به خاک افتاده صیدافکنی‌ست
عقل را دارد زبون عشق،‌ استیلای او

خجلت یار و غم رسوایی از یادم نبرد
شادی نظّاره بی‌طاقتی فرمای او

صد شکایت در دل و ندهد مجال یک سخن
بی‌قراریهای وصل اضطراب‌افزای او

سوی من میلی ندارد یار و ترسم بگسلد
عاقبت زنجیر شوق از زور استغنای او

میلی محروم، کردی صحبت او آرزو
تو کجا و اختلاط آرزوفرسای او
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.