۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۴

ساقی پیاله داد به چنگ هوس مرا
مطرب چو نی نواخت به تار نفس را

در کاروان شوق ز تنهاروان شدم
از راه برد بس که فغان جرس مرا

لب بسته ام ز شکوه بیداد روزگار
ترسم فزون شود ستم از دادرس مرا

خود را به فکر آن لب میگون نمی دهم
ترسم ز بوی باده بگیرد عسس مرا!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.