۸۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۹

مشت خسم، ولی چو نشینم به آن بهار
گلدسته می کند اثر رنگ و بو مرا

صد ره گر از خمار بیفتم به پای خم
یک دستگیر نیست به غیر از سبو مرا

نی شمع پی به گریه من می برد، نه ابر
کزدیده، جای قطره چکد آرزو مرا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.