هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از زیباییهای شب و مهتاب سخن میگوید و از احساسات خود در این لحظات شاعرانه یاد میکند. او به رابطه بین خود، چشم قدح (جام شراب)، و مهتاب اشاره میکند و از شادی و غم همزمانی که مهتاب در او ایجاد میکند، سخن میگوید. همچنین، شاعر به ناتوانی ساقی در ایجاد لذتی برابر با زیبایی مهتاب اشاره کرده و از بینیازی پاکان از غم شبگردی و عدم امکان درک کامل زیبایی مهتاب میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و شاعرانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، اشارههای غیرمستقیم به شراب و مفاهیم عرفانی نیازمند درک بالاتری از ادبیات فارسی دارد.
شمارهٔ ۱۲۷
امشب من و چشم قدح و دیدن مهتاب
مینا و سر گریه ز خندیدن مهتاب
تردستی ساقی نرسیده ست به جایی
کامشب نکند خواهش گل چیدن مهتاب
در کوی تو پاکان غم شبگرد ندارند
چیزی نتوان یافت ز کاویدن مهتاب
مینا و سر گریه ز خندیدن مهتاب
تردستی ساقی نرسیده ست به جایی
کامشب نکند خواهش گل چیدن مهتاب
در کوی تو پاکان غم شبگرد ندارند
چیزی نتوان یافت ز کاویدن مهتاب
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.