هوش مصنوعی:
این شعر از مولانا بیانگر دوری از دنیا و ارزش نهادن به عشق و وصل معنوی است. شاعر از ترس مفلسی و نرسیدن به آرزوها میگوید و تأکید میکند که فرصتها را باید امروز غنیمت شمرد، چرا که فردایی ممکن است نرسد.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مضامین عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، برخی مفاهیم مانند زهد و دوری از دنیا ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۲۹۵
گر ز دنیا بکشی پای، چنان دور بکش
که اگر سعی کنی، دست به دنیا نرسد
من کجا، دسترس قیمت وصل تو کجا
ترسم از مفلسی ام کار به سودا نرسد
خنده گر بر در و دیوار جهان ریخته است
غیر دندان تاسف به لب ما نرسد
گر به طغرا نظری می کنی، امروز بکن
بلکه از درد فراق تو به فردا نرسد
که اگر سعی کنی، دست به دنیا نرسد
من کجا، دسترس قیمت وصل تو کجا
ترسم از مفلسی ام کار به سودا نرسد
خنده گر بر در و دیوار جهان ریخته است
غیر دندان تاسف به لب ما نرسد
گر به طغرا نظری می کنی، امروز بکن
بلکه از درد فراق تو به فردا نرسد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.