هوش مصنوعی: این شعر از وضعیت ناامیدکننده و خشکسالی در یک منطقه صحبت می‌کند که در آن گل‌ها و گیاهان مانند سال گذشته نبوده‌اند، امیدها از بین رفته‌اند و مردم با قحطی و سختی مواجه شده‌اند. همچنین، اشاره‌ای به ناامیدی از یاری خداوند دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل موضوعات سنگین مانند قحطی، ناامیدی و رنج انسان‌هاست که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال نامناسب باشد. درک این مفاهیم نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳۵۸

درین چمن، گل امسال همچو پار نبود
به جای غنچه شاداب، غیر خار نبود

صنوبر از همه سو آفتاب گز می کرد
ز برگ ریز خزان سایه با چنار نبود

پیاده، رو به عدم داشت فوج تاج خروس
بر اسب چوبی صد شاخ، یک سوار نبود

در آن مقام که رودش سرود مطرب داشت
امید زمزمه در چنگ جویبار نبود

چو گل، فروخته شد طفل مردمان از قحط
امید رزق، کسی را ز کردگار نبود

ز قحط سالی کشمیر گشت طغرا، خشک
مگو که از چه کلام تو آبدار نبود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.