۱۹۵ بار خوانده شده
در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک
شد گلوی شیشه ما چون لب بیمار خشک
صحبت تردامن و زاهد نمی چسبد به هم
گل نمی گیرد به خود، هرگه بود دیوار خشک
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
شد گلوی شیشه ما چون لب بیمار خشک
صحبت تردامن و زاهد نمی چسبد به هم
گل نمی گیرد به خود، هرگه بود دیوار خشک
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.