هوش مصنوعی:
شاعر از گذر سریع جوانی و رسیدن به پیری سخن میگوید و از مقایسه بهار زندگی (جوانی) با خزان (پیری) ابراز تاسف میکند. همچنین، به آرزویش برای دیدن شکوفایی و زیبایی در جوانی اشاره میکند که اکنون به برگریزان پیری تبدیل شده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی مانند گذر زمان، پیری و تأمل در زندگی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد یا برای آنها جذابیت نداشته باشد.
شمارهٔ ۵۳۵
جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری ست
من از بهار چه دیدم، که از خزان بینم
شب نهال قامتش را دلگشا می خواستیم
برگ ریزانی ازان بند قبا می خواستیم
من از بهار چه دیدم، که از خزان بینم
شب نهال قامتش را دلگشا می خواستیم
برگ ریزانی ازان بند قبا می خواستیم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.