هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و پر از استعارههای زیباست که در آن شاعر از معشوق خود میخواهد که رخسارش را نشان دهد و از دوری و فراق شکایت میکند. همچنین، از مفاهیمی مانند شمع، پروانه، و باغ برای بیان احساسات خود استفاده میکند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و استعارههای پیچیده است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات دارد. همچنین، ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۵۹۸
به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نهان باشد؟
رخی بنما به او، گوهر شناس شبچراغش کن
ز من احوال شمع رفته از محفل چه می پرسی؟
زباندان پر پروانه شو، ز آتش سراغش کن
کند تا فصل گل از بستن در، باغبان توبه
در ایام خزان، یک هفته در زندان باغش کن!
رخی بنما به او، گوهر شناس شبچراغش کن
ز من احوال شمع رفته از محفل چه می پرسی؟
زباندان پر پروانه شو، ز آتش سراغش کن
کند تا فصل گل از بستن در، باغبان توبه
در ایام خزان، یک هفته در زندان باغش کن!
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.