هوش مصنوعی: این شعر از طغرا، با بیانی دردآلود و فلسفی، به موضوعاتی همچون تقدیر، رنج‌های زندگی، گذرا بودن دنیا و تسلیم در برابر سرنوشت می‌پردازد. شاعر با تصاویری نمادین مانند «نال قلم»، «دشت غم» و «تیغ ستم»، از سختی‌های وجود انسان و ناچاری او در برابر حکم قضا سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و ممکن است باعث سردرگمی یا نگرانی شود. همچنین، لحن غمگین و پذیرش رنج به عنوان بخشی از زندگی، برای مخاطبان با درک بالاتر مناسب‌تر است.

شمارهٔ ۶۰۳

در آتشم فکند که بی دود و دم نشین
غم بر دلم گماشت که رو بی الم نشین

حکم قضا رسید که با وسعت سپهر
در تنگنا همیشه چو نال قلم نشین

فریاد می کند جرس کاروان چرخ
کز شهر عیش بگذر و در دشت غم نشین

مهمان روزگار چو گشتم، نصیب گفت
در آستان خانه چو نقش قدم نشین

قسمت اشاره کرد که در چارسوی دهر
بسیار کش جفا و ستم، لیک کم نشین

دوران زبان گشود که از نقد عافیت
دست تهی چو مردم صاحب کرم نشین

گفتم که جای نیست برای نشستنم
ایام گفت در ته تیغ ستم نشین

طغرا، چو نقش زندگی ات بد نشسته است
بهر نجات، بر سر راه عدم نشین
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.