هوش مصنوعی:
این شعر از گل و طبیعت به عنوان نمادهایی برای بیان احساسات و عواطف عمیق استفاده میکند. شاعر با توصیف زیباییهای طبیعت مانند گل، مه نو و آفتاب، به بیان اضطراب و بیقراری درونی خود میپردازد. همچنین، از مفاهیمی مانند شراب و دل بیطاقت برای نشان دادن عمق احساساتش بهره میبرد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عرفانی و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشارههای غیرمستقیم به مفاهیمی مانند شراب نیازمند سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح است.
شمارهٔ ۶۰۵
بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید برون
گر فشارم دیده برعکسش، گلاب آید برون
از فروغ چهره، ابرویش نمی آید به چشم
چون مه نو کز پناه آفتاب آید برون
نشکند بی دستبرد ساغر می سد شرم
باده پیش آور که آن گل از حجاب آید برون
هر کجا حرف از دل بی طاقت ما بگذرد
تا قیامت گر بکاوی، اضطراب آید برون
گر فشارم دیده برعکسش، گلاب آید برون
از فروغ چهره، ابرویش نمی آید به چشم
چون مه نو کز پناه آفتاب آید برون
نشکند بی دستبرد ساغر می سد شرم
باده پیش آور که آن گل از حجاب آید برون
هر کجا حرف از دل بی طاقت ما بگذرد
تا قیامت گر بکاوی، اضطراب آید برون
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.