۸۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۷۸

از بس که دارم زین چمن، درد و غم آوارگی
چون گل به جیب و دامنم، بی سعی ریزد پارگی

ای همنشین بهر خدا، بگذر ز فکر چاره ام
ترسم من بیچاره را، افزون شود بیچارگی

گردون اگر داند که من، مرد سفر کردن نیم
در مسکن خویشم دهد، چون آسیا آوارگی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.