هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از ناکامیهای عاشقانه و حسرتهای خود سخن میگوید. او از ندیدن روی معشوق و تنها دیدن چین ابرویش گلایه دارد، از حیرت و سردرگمی در راه عشق مینالد، و از غفلت و بیخبری خود از عشق شکوه میکند. همچنین، او از تبدیل شدن به خاک و اسیر شدن در دام سایهها میگوید و از این که نمیداند آیا گیسوی پریشانی او را به یاد آورده است یا نه.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و حسرتآلود است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات شعری کلاسیک نیاز به درک ادبی نسبتاً بالایی دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد قابل درک است.
شمارهٔ ۷۶۲
ندارد دیده ما طالع نظاره رویی
چو پیشانی نمی بینیم غیر از چین ابرویی
چو دام از خود نیم در صیدگاه آرزو آگه
ز بس در حیرتم افکنده نقش پای آهویی
به گل در یک قبایم، لیک از بسیاری غفلت
به رنگ بلبل دیبا، ازو نشنیده ام بویی
تنم گردیده خاک و در شکنج سایه دامم
نمی دانم که بر یادم پریشان کرده گیسویی؟
چو پیشانی نمی بینیم غیر از چین ابرویی
چو دام از خود نیم در صیدگاه آرزو آگه
ز بس در حیرتم افکنده نقش پای آهویی
به گل در یک قبایم، لیک از بسیاری غفلت
به رنگ بلبل دیبا، ازو نشنیده ام بویی
تنم گردیده خاک و در شکنج سایه دامم
نمی دانم که بر یادم پریشان کرده گیسویی؟
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.