هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از فصیحی بیانگر درد عشق و محبت است. شاعر از رنج‌های عشق و جدایی می‌نالد و آرزو می‌کند که مانند پروانه، درس محبت بیاموزد. همچنین، او از خودپرستی و عشق نابجا انتقاد می‌کند و به قیامت و بازخواست اعمال اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی در شعر وجود دارد که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد و رنج عشق و اشاره به قیامت نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴

خدایا روزی این خود‌پرستان ساز جنت را
که دوزخ جنت است آتش‌پرستان محبت را

ز هر کنج دل ما صد مراد مرده برخیزد
به محشر در خروش آرند چون صور قیامت را

دل و چشم من و سوادی وصل او معاذالله
که داد این لخت کوه درد و دریای مصیبت را

من و کام نهنگان ناتوان چون گشت بحر غم
ز بس بر ساحل افکند استخوان اهل حسرت را

فصیحی چون سپارم جان مرا تابوت از آتش کن
که از پروانه من آموختم علم محبت را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.