هوش مصنوعی:
این شعر از عشق، درد و رنج درونی سخن میگوید و از احساسات عمیق و شوریدهحالی شاعر حکایت دارد. تصاویری مانند شعله، تب، خنجر، لاله و داغ، نشاندهندهی عشق آتشین و رنجهای ناشی از آن است. شاعر از ناپایداری دنیا و ناکامیهای عاشقانه نیز گلایه میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و استعارههای پیچیدهای است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی تصاویر مانند خنجر و زخم ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.
شمارهٔ ۱۷
چون شعله ی پرتب است درون و برون ما
تب خاله میزند لب خنجر ز خون ما
بر سر زند وفا و کند بر زمانه ناز
هر لالهای که بشکفد از بیستون ما
کو گریهای که خنده ی شادی چمن چمن
جوشد به جای شعله ز داغ درون ما
زلفی دلم ربوده که در دیده خرد
شد مردمک سیاهی داغ جنون ما
گفتیم بشکفیم دو روزی درین چمن
دیدیم روی عالم و بد شد شگون ما
سر چشمه غمیست ز فیض عشق
هر زخم تیشه در جگر بیستون ما
تب خاله میزند لب خنجر ز خون ما
بر سر زند وفا و کند بر زمانه ناز
هر لالهای که بشکفد از بیستون ما
کو گریهای که خنده ی شادی چمن چمن
جوشد به جای شعله ز داغ درون ما
زلفی دلم ربوده که در دیده خرد
شد مردمک سیاهی داغ جنون ما
گفتیم بشکفیم دو روزی درین چمن
دیدیم روی عالم و بد شد شگون ما
سر چشمه غمیست ز فیض عشق
هر زخم تیشه در جگر بیستون ما
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.