۱۱۹ بار خوانده شده
آشفتهتر از ماست بسی انجمن ما
بی نور بود شمع طرب در لگن ما
بر ناصیه ی غنچه ی ما نقش طرب نیست
شرمنده برون رفته نسیم از چمن ما
بت خانه ی عشقیم به طوف در ما آی
مستند ز یک جام بت و برهمن ما
نشکفته بماندیم به گلزار شهادت
پاشند مگر گرد غمی بر کفن ما
از سوختن ما نشود هیچ تسلی
خوش بر سر لطف آمده پیمانشکن ما
شمعیم مکش کز تب حسرت بگدازیم
بگذار که بگذارد که بگدازد ازین شعله تن ما
تا حرف دل ریش فصیحی به تو گفتیم
خوناب الم میچکد از هر سخن ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
بی نور بود شمع طرب در لگن ما
بر ناصیه ی غنچه ی ما نقش طرب نیست
شرمنده برون رفته نسیم از چمن ما
بت خانه ی عشقیم به طوف در ما آی
مستند ز یک جام بت و برهمن ما
نشکفته بماندیم به گلزار شهادت
پاشند مگر گرد غمی بر کفن ما
از سوختن ما نشود هیچ تسلی
خوش بر سر لطف آمده پیمانشکن ما
شمعیم مکش کز تب حسرت بگدازیم
بگذار که بگذارد که بگدازد ازین شعله تن ما
تا حرف دل ریش فصیحی به تو گفتیم
خوناب الم میچکد از هر سخن ما
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.