هوش مصنوعی:
این شعر از عشق نافرجام، رنجهای عاشقانه و حیرت در برابر زندگی سخن میگوید. شاعر از نالههای عشق، بیثمری تلاشها و احساس تباهی در دریای حیرت مینالد. همچنین، به سالهای گذرانده در عشق و رنجهای پنهان اشاره میکند که تنها وفا از آن آگاه است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم فلسفی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۲۰
عندلیب عشق را جز نالههای زار نیست
زین گلستانش نصیبی غیر نوک خار نیست
ما تباهی ماندگان موجخیز حیرتیم
کشتی ما شوربختان را به ساحل کار نیست
سالها عشق درین مرحله مبهوتم داشت
طفل گهواره اندیشه فرتوتم داشت
تو چه دانی که چه بار از سر کویت بردم
از وفا پرس که او پایه تابوتم داشت
زین گلستانش نصیبی غیر نوک خار نیست
ما تباهی ماندگان موجخیز حیرتیم
کشتی ما شوربختان را به ساحل کار نیست
سالها عشق درین مرحله مبهوتم داشت
طفل گهواره اندیشه فرتوتم داشت
تو چه دانی که چه بار از سر کویت بردم
از وفا پرس که او پایه تابوتم داشت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.