هوش مصنوعی: این شعر از حسرت، عشق نافرجام و رنج‌های عاطفی سخن می‌گوید. شاعر با تصاویری مانند دیده حیران، پنجه غم، مژگان، گدازه دیده و... احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. او از روزگار سخت، دوری از معشوق و زندان تنهایی می‌نالد و با اشاره به نمادهایی مانند کشتی نوح و طوفان، به هنر رنج کشیدن در راه عشق اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق، درد و رنج عشق و مفاهیم انتزاعی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و ممکن است با احساسات پیچیده آنان سازگار نباشد.

شمارهٔ ۴۲

بی بصر دیده ارباب هوس حیرانست
ز آنکه بر دیده تصویر نظر پنهانست

در گریبان دری دیده ما روز نخست
پنجه غم شده فرموش و کنون مژگانست

دیده بگداخته نخل مژه را دادم آب
وین زمان میوه سیراب‌ترش حرمانست

رخ ز بی‌رونقی شمع نگاهم مفروز
روزگاری‌ست که بی روی تو در زندانست

کفر از غصه چو زلف تو سیه‌پوش نشست
که درین دام چرا صید نخست ایمانست

ناله پرده جان صاف کند از تب درد
ورنه بر شعله ما بی‌هنری بهتانست

گریه گر دیده گدازست فصیحی گله چیست
کشتی نوح شکستن هنر طوفانست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.