هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به بهار و زیبایی‌های آن اشاره می‌کند، اما در عین حال از درد دل و رنج‌های عاطفی نیز سخن می‌گوید. او از عشق، وفا، رازداری و حیرت در برابر جهان سخن می‌راند و گاهی به مفاهیم عرفانی و اخلاقی نیز پرداخته است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین برخی از ابیات نیاز به تفسیر و دانش ادبی دارند.

شمارهٔ ۱۰۰

نوبهار آمد که مرغان بال و پر گلگون کنند
وز نوای ناله هر دم گوش گل پرخون کنند

گر سزاوار بهشتم باری ای رضوان مرا
در بهشتی بر که آنجا درد دل افزون کنند

دیده گر داری بیا سوی گلستان وفا
زآنکه گر بی دیده آیی چون صبا بیرون کنند

راز پنهان داشتن آیین شرع دوستی‌ست
خودفروشان کاش ترک ملت مجنون کنند

شعله حیرانان فراوان شد خدایا لطف کن
آنقدر فرصت که گاهی دیده را پرخون کنند

همت مستان جام حسن بین کز جلوه‌ای
دیده‌های مفلسان طور را قارون کنند

زین نفس خامان فصیحی لذت افغان مجوی
گیرم از خون جگر جان در تن مضمون کنند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.