۹۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۸

رمزی‌ست خط دوست که چون بخت سر‌آید
آب سیه از چشمه خورشید برآید

آهسته‌تر ای دیده گستاخ که آنجا
پروانه نهان از نظر بال و پر آید

چون ماهی ساحل طپد از آرزوی دل
زخمی که شهیدان ترا بر سپر آید

در مذهب ما بر لب تسلیم حرام‌ست
هر ناله که نشکفته ز باغ جگر آید

خاموش فصیحی که به یک ناله نیرزد
حسنی که در آغوش خیال و نظر آید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.