هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، به مفاهیمی مانند ریا، عشق، وفاداری، و ناپایداری دنیا می‌پردازد. شاعر از صوفی و باده سخن می‌گوید که از ریا پاک نیست، از عشق و شهید گل یاد می‌کند، و به ناپایداری وعده‌ها و آرزوهای دنیوی اشاره دارد.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر نیاز به درک و تجربهٔ بالایی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود. همچنین، برخی از اشارات مانند باده و صوفی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب یا گمراه‌کننده باشد.

شمارهٔ ۱۱۷

به باده صوفی ما صاف از ریا نشود
که تار سبحه به مضراب خوش نوا نشود

به گل نگویم اما شهید نام گلم
که از فسون نیاز بهار وا نشود

ترا چه جرم که حکم غرور حسن اینست
که وعده‌های تو از صد یکی وفا نشود

اگر به خلد روم سوز دل همان باقی‌ست
سموم بادیه در گلستان صبا نشود

سحاب ابر فصیحی به جرم ما چه کند
به قطره‌ای گل عیش بهار وانشود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.