۱۱۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۴

کسی در این چمن اسرار رنگ و بو فهمید
که شوخ چشمی مرغان هرزه‌گو فهمید

برو مسیح و بیاسا که سر داغ مرا
کسی که لاله این باغ شد نکو فهمید

کند چو دایره سر در سجود پا فرموش
کسی که قیمت یک گام جست و جو فهمید

چنان به دور تو رسوای خاص و عام شدیم
که راز باده ما ساغر و سبو فهمید

غریب وادی ایمن چرا ز رشک نسوخت
که دود شعله درین دیر گفتگو فهمید

نخست حرف فصیحی ز درس ما اینست
که هر که هیچ نفهمید جمله او فهمید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.