۹۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۱

هرگز مباش آتش سوزان سپند باش
خود را بسوز و دفع هزاران گزند باش

چون شعله سرمکش که برآرند از تو دود
شو خاک راه و در دو جهان سربلند باش

آزاده زی و صید غزالان درد را
چون طره نگار سراسر کمند باش

گر عافیت بسوخت ترا شکر غم بگوی
ممنون بخت و طالع ناارجمند باش

زین دوستان دشمن و زین دشمنان دوست
گاهی سرشک حسرت و گه زهر خند باش

زهر هلاهلی تو فصیحی ولی ز دور
در کام دشمنان هوس دوست قند باش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.