هوش مصنوعی: این شعر از حسرت، ناامیدی و تلخی‌های زندگی سخن می‌گوید. شاعر از اشتباهات و برداشت‌های نادرست خود می‌گوید که منجر به رنج و تاریکی شده است. او از آرزوهای بربادرفته، عشق‌های بی‌پاسخ و نابینایی درونی در برابر حقیقت صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، لحن غمگین و ناامیدانه متن برای سنین پایین مناسب نیست.

شمارهٔ ۱۸۸

ما دو عالم را ز موج غم خراب انگاشتیم
این دو دریای مصیبت را سراب انگاشتیم

چون درین ره آب حیوان کار آتش می‌کند
آتشی هر گام نوشیدیم و آب انگاشتیم

این کهن افسانه ما هیچ پایانی نداشت
لب فروبستیم و عالم را به خواب انگاشتیم

همت خفاش شمع بینش ما برفروخت
ظلمت شب را چراغ آفتاب انگاشتیم

زآتش حسرت فصیحی دیده را کردیم خشک
تازه گل‌های وفا را بی گلاب انگاشتیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.