هوش مصنوعی:
این شعر از فصیحی، شاعر کلاسیک فارسی، بیانگر غم و اندوه عمیق و حالات روحی آشفته است. شاعر از نبود یاری دلسوز و رحمت در کنار خود شکایت میکند و با استفاده از استعارههای زیبا مانند «کاکل اقلیم جنون» و «نرگس پرناز»، حالات درونی خود را به تصویر میکشد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاطفی و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات غمانگیز و عاشقانهی آن更适合 برای نوجوانان و بزرگسالان است.
شمارهٔ ۲۱۶
سر و برگ من محزون نداری
غم آشفته حالان چون نداری
در آن کاکل که اقلیم جنونست
ز عقل آشفتهتر مجنون نداری
از آن نرگس کش از ناز آفریدند
کدامین دیدهکش پرخون نداری
فصیحی یار بیرحمست ورنه
کنار کیست کش جیحون نداری
غم آشفته حالان چون نداری
در آن کاکل که اقلیم جنونست
ز عقل آشفتهتر مجنون نداری
از آن نرگس کش از ناز آفریدند
کدامین دیدهکش پرخون نداری
فصیحی یار بیرحمست ورنه
کنار کیست کش جیحون نداری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.