۸۶ بار خوانده شده
عشقی که زمن دود بر آورد این است
خون می خورم و بعشق در خورد این است
اندیشه آن نیست که دردی دارم
اندیشه به تو نمیرسد درد این است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
خون می خورم و بعشق در خورد این است
اندیشه آن نیست که دردی دارم
اندیشه به تو نمیرسد درد این است
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.