۹۰ بار خوانده شده
می آمد دی بسان اقبال شهان
خندان چو لب بهار در خوزستان
من از غم او چو پیر زاهد گریان
او همچو شباب بر غم من خندان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
خندان چو لب بهار در خوزستان
من از غم او چو پیر زاهد گریان
او همچو شباب بر غم من خندان
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.