هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به ستایش خرد و تأثیر آن در جهان هستی میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای عمیق، جایگاه خرد را در آفرینش و زندگی انسان توصیف میکند. او خرد را منشأ نظم جهان، منبع روشنایی، و نجاتدهنده روح میداند و بر عجز انسان در درک کامل آن تأکید میورزد.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان شعری قدیمی ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
بخش ۲ - مناجات و تمجید
ای خرد از حلقه به گوشان تو
خلق خوش از عطر فروشان تو
ای ز تو این گوی گریبان چرخ
گوی شده پیش تو چوگان چرخ
ای ز تو نه طاق فلک پر شروق
ای ز تو آراسته این چار سوق
داغ تو بر جبهه روح القدس
خاک درت آب چهار استطقس
حلقه تعلیم تو در گوش عقل
غاشیه حکم تو بر دوش عقل
زنگ غمت صیقل مرآت دل
یاد تو تعمیر خرابات دل
ذات تو مصداق وجود صفات
لیک صفات تو همه عین ذات
گردن ما سخره طوق فنا
ملک قدم خاص و مسلم ترا
قد ابد پیش بقای تو پست
قامت معنی ر ثنای تو پست
از تو ضمیر خرد آراسته
فیض تو پهلوی عدم کاسته
از تو جهان مرکز و هستی مدار
از تو فلک پخته زمین خام کار
گردش چرخ از تو به انجام شد
کار عدم از تو چنین خام شد
خور ز تو چون باده افق همچو جام
کار فلک از تو چنین با نظام
تخم کواکب تو پراکنده ای
ناف شب از مشگ تو آکنده ای
تاج خرد از تو مکلل شده
زیج وجود از تو مجدول شده
روی زمین روز تورخشان کنی
زلف فلک شب تو پریشان کنی
بی تو روان ره نبرد سوی تن
جان نرهد بی تو ز جادوی تن
قالب جنبنده تو بی جان کنی
باز رگ مرده تو شریان کنی
چهره خورشید درخشان ز تست
گردش نه چرخ به سامان زتوست
از تو جهان هستی جاوید یافت
مار شب و مهره خورشید یافت
یافت ز تو جوف سپهر برین
زهره دریا و سپرز زمین
طفل سخن دامن لب رادهی
مهره صبح افعی شب را دهی
یاد تو شد صحت جان سقیم
بوی تو شد قوت دماغ نسیم
منطقه چرخ شتاب از تو یافت
ملکت ایجاد کتاب از تو یافت
کنه تو اندیشه تصور نکرد
جام تصور ز تو کس پر نکرد
عقل به تأئید دلیل و قیاس
گفت نهد معرفتت را اساس
برق تو خود خرمن ادارک سوخت
بال و پر مرغ خرد پاک سوخت
ای گهر ما صدف نعمتت
وی گنه ما علف رحمتت
خاک درت سرمه اشراق شد
زین شرف اندر دو جهان طاق شد
ضمت جانش به تو بسپرده ام
وقف غلامی تواش کرده ام
هر که غلامی ترا در خور است
از گهر عقل گرامی تراست
خلق خوش از عطر فروشان تو
ای ز تو این گوی گریبان چرخ
گوی شده پیش تو چوگان چرخ
ای ز تو نه طاق فلک پر شروق
ای ز تو آراسته این چار سوق
داغ تو بر جبهه روح القدس
خاک درت آب چهار استطقس
حلقه تعلیم تو در گوش عقل
غاشیه حکم تو بر دوش عقل
زنگ غمت صیقل مرآت دل
یاد تو تعمیر خرابات دل
ذات تو مصداق وجود صفات
لیک صفات تو همه عین ذات
گردن ما سخره طوق فنا
ملک قدم خاص و مسلم ترا
قد ابد پیش بقای تو پست
قامت معنی ر ثنای تو پست
از تو ضمیر خرد آراسته
فیض تو پهلوی عدم کاسته
از تو جهان مرکز و هستی مدار
از تو فلک پخته زمین خام کار
گردش چرخ از تو به انجام شد
کار عدم از تو چنین خام شد
خور ز تو چون باده افق همچو جام
کار فلک از تو چنین با نظام
تخم کواکب تو پراکنده ای
ناف شب از مشگ تو آکنده ای
تاج خرد از تو مکلل شده
زیج وجود از تو مجدول شده
روی زمین روز تورخشان کنی
زلف فلک شب تو پریشان کنی
بی تو روان ره نبرد سوی تن
جان نرهد بی تو ز جادوی تن
قالب جنبنده تو بی جان کنی
باز رگ مرده تو شریان کنی
چهره خورشید درخشان ز تست
گردش نه چرخ به سامان زتوست
از تو جهان هستی جاوید یافت
مار شب و مهره خورشید یافت
یافت ز تو جوف سپهر برین
زهره دریا و سپرز زمین
طفل سخن دامن لب رادهی
مهره صبح افعی شب را دهی
یاد تو شد صحت جان سقیم
بوی تو شد قوت دماغ نسیم
منطقه چرخ شتاب از تو یافت
ملکت ایجاد کتاب از تو یافت
کنه تو اندیشه تصور نکرد
جام تصور ز تو کس پر نکرد
عقل به تأئید دلیل و قیاس
گفت نهد معرفتت را اساس
برق تو خود خرمن ادارک سوخت
بال و پر مرغ خرد پاک سوخت
ای گهر ما صدف نعمتت
وی گنه ما علف رحمتت
خاک درت سرمه اشراق شد
زین شرف اندر دو جهان طاق شد
ضمت جانش به تو بسپرده ام
وقف غلامی تواش کرده ام
هر که غلامی ترا در خور است
از گهر عقل گرامی تراست
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۳۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱ - مشرق النوار
گوهر بعدی:بخش ۳ - مناجات
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.