۱۰۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷ - توجه به مشهد مقدس

طارت المهجه شوقا بجنان الطرب
لثمت سده مولی بشفاه الادب

افق الوصل بدا اذ ومض البرق وقد
رفض القلب سوی منیه تلک القبب

نحو اوج لسماء قصد القلب هوی
ولقد ساعدنی الدهر فیا من عجب

اصدقائی انا هذا و حبیبی و اری
روضه الوصل و لم تخش غواشی الحجب

انا فی مشهد مولای بطوس انا ذا
ساکب الدمع بعین ورثت من سحب

لاتسل عن نصل الهجر فکم فی کبدی
من ثغور ثغرت فیه و کم من ثقب

کنت لا اعرف هاتین اء عینای هما
ام کؤس ملئت من دم بنت العنب

بکره الوصل اتتنی قصصنا قصصا
من هموم لعبت بی بلیال الکرب

قال لی قلبک لم یرثو من نار هوی
قلت دعنی انا مادمت بهاذا الوصب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶ - : قد یتمنی الوشق فلولا جسدی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸ - : یا قوم هواکم بصدری نزلا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.