هوش مصنوعی: این متن شعری است که از جدایی از یار و درد فراق می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند گل، خار، بلبل و باغ، احساسات خود را بیان می‌کند. همچنین، به موضوعاتی مانند زهد و می‌نوشی نیز اشاره شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می‌نوشی و برخی مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱

عید پیوسته به نوروز و من از یار جدا
دل جدا گریه کند دیده خونبار جدا

خار خارست من دل شده را در سینه
تا فتادم به جهان زان گل رخسار جدا

زاهد شهر اگر می نخورد باکی نیست
کرد آن کار، ولی می کند این کار جدا

بلبل امروز مغنی شده در صحن چمن
شیشه را ساز کنون پر، می گلنار جدا

دارم از باغ وصالت هوس شفتالو
خوش بود میوه که خود می کنی از بار جدا

گر به غیر از گل روی تو نگاهی بکنم
باد در دیده من هر مژه یک خار جدا

دل صوفی که عیان برد دو چشم سیهت
چون به کوی تو غریب است نگه دار جدا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.