هوش مصنوعی: این شعر به واقعه کربلا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش می‌پردازد. شاعر با پرسش‌های متعدد از ظلم‌های بی‌حسابی که بر خاندان پیامبر (ص) رفته است، ابراز حیرت و اندوه می‌کند. او به مصائب مختلفی مانند تشنگی امام حسین (ع)، شهادت علی‌اکبر، اسارت زین‌العابدین (ع)، و ترس سکینه اشاره می‌کند و در پایان، تأثیر این واقعه بر جهان را یادآور می‌شود.
رده سنی: 15+ محتوا شامل موضوعات عمیق مذهبی و تاریخی مانند شهادت و ظلم است که ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد. درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با واقعه کربلا و مفاهیم مرتبط دارد، بنابراین برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است.

شمارهٔ ۸۱ - شور حسینی

فلک به آل نبی ظلم بی حساب چرا؟
جفا و جور به اولاد آن جناب چرا؟

دمی که شاه شهیدان ز صدر زین افتاد
به حیرتم نشدی ای فلک! خراب چرا؟

چو آفتاب رخش شد عیان، زمشرق نی
بگو که سر نزد از مغرب آفتاب چرا؟

عزیز ساقی کوثر، به دشت کرب و بلا
برای جرعهٔ آبی دلش کباب چرا؟

شهی که آب جهان بود مهر مادر او
به دشت ماریه ممنوع شد ز آب چرا؟

نداده آب بر او شمر و، از ره کین کرد
برای کشتن او آنقدر شتاب چرا؟

به زیر سایهٔ چتر زر، ابن سعد لعین
در آفتاب تن شبل بو تراب چرا؟

به حلق تشنهٔ آن بی گناه شمر شریر
نریخت قطرهٔ آب از پی ثواب چرا؟

زدند آتش کین، چون به خیمه گاه حسین
نسوخت شعله اش این کهنه نه قباب چرا؟

جوان تازه خط شاه دین، علی اکبر
دو گیسویش بود از خون سر، خضاب چرا؟

پس از شهادت او زین العابدینش را
به گردنش غل و بر بازویش طناب چرا؟

سکینه چهرهٔ چون آفتاب رخسارش
ز ترس خصم، بود رنگ ماهتاب چرا؟

اگر نه شور حسینی است بر سر «ترکی»
ز نظم او شده گیتی، پر انقلاب چرا؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰ - عقده های دل
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲ - خاکستر تنور
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.