شمارهٔ ۱۹

در آن مجلس که حرمت نیست می را
صلا ده ای پسر خوبان ری را

می و مطرب در این مجلس مباح است
خبر کن ساقی فرخنده پی را

به ری خوبان دریغ از ما نکردند
می و چنگ و رباب و عود و نی را

چنان دارند یارانم که دارند
بنات النعش اطراف جدی را

چه سر در باده و جام است زاهد
که عالم راغب هستند این دو شی را

به یک جام آن چنانم مست گرداند
که بخشم تخت و تاج جم و کی را

تو از عکس رخ و زلف آفریدی
به حکمت نور و ظلمت شمس و فی را

معلم شد به علم و عشق جانان
که این علم و هنر آموخت وی را

بهار عمر را، هست از قفا، دی
تو کردی نوبهاری فصل دی را

بساط حاتم طی، طی نگردد
اگر دست قضا طی کرد طی را

کریمان را نگیرد، موت دامن
که «حاجب » کرد طی این طرفه حی را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.