۱۳۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰

الایا ایها الساقی دع الدنیا و ما فیها
بده صوفی‌وشان را زان شراب ناب صافی‌ها

طبیب حاذقی ای دوست بیماران هجران را
بیانت صحت عاجل میانت عین شافیها

میانش را، به مو نسبت نباشد لیک دانستم
جهان را بسته با یک مو چو کردم موشکافی‌ها

غمت را بود با دل‌ها شکایت‌ها ز موج خون
لبت از یک تبسم کرد دل‌ها را تلافی‌ها

برو ای صوفی زاهد ببند این دکه حسرت
گذشت آن خرقه‌بازی‌ها و عرفان کهنه‌بافی‌ها

به «حاجب» امر شد تا صلح کل گیرد جهان لیکن
برنجد طبع جنگی زین مناهی وین منافی‌ها
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.