هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های ظریف، به توصیف معشوق و احساسات شاعر می‌پردازد. شاعر از زلف معشوق، دهان تنگ او، و زیبایی‌هایش با تشبیهات خلاقانه یاد می‌کند و عشق و شیفتگی خود را بیان می‌دارد. همچنین، اشاراتی به طبیعت و بهار دارد که بر زیبایی‌های معشوق تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۷۶

دلم چو صعوه به زلف تو آشیان دارد
که آشیانه سیمرغ زیر، ران دارد

امید دانه خالت به دام زلف کشید
خوش است دام که این دانه در میان دارد

دهان تنگ تو چون غنچه هر زمان بشکفت
به عارضت گل و مل رنگ و بو از آن دارد

کسی حقیقت حسن تو را نکرد انکار
یکی یقین نبود دیگری گمان دارد

گذشت مژه ات از، ابروان و چشمت گفت
خوش آنکه زخمی از این تیر و آن کمان دارد

به درگه تو، کرا، دست و لب رسد حاشا
که آسمان سر خدمت در آستان دارد

شکفته شد گل و مغز جهان معطر شد
ز شوق بلبل دل ناله و فغان دارد

ببین به دولت اردیبهشت و وضع بهشت
کجا بهشت چنین لاله ارغوان دارد

گلی به سایه نیلوفر است، یا که رخت
همه ز طره شبرنگ سایه بان دارد

ز صلح گشت دی از راستی خجسته بهار
کز اعتدال جهان باده بوی جان دارد

به نظم و نثر تو «حاجب » هر آنکه خورده گرفت
سر عناد و عداوت به یک جهان دارد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.