۱۲۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۷

قبله آزادگان ابروی جانان است و بس
فتنه آخر زمان آن چشم فتان است و بس

دختر رزصد مسیح از یک شکم بی شوی زاد
تا نگویند این هنر با دخت عمران است و بس

نیست در جن و ملک سودای عشق و ذوق طبع
این دو خصلت در جهان مخصوص انسان است و بس

ای که در شق القمر انکار داری هان ببین
سر او اندر خم ابروی جانان است و بس

مصحف روی تو را هر کس که یک آیت بخواند
اولین توصیف او آیات قرآن است و بس

دردمندان غمت را میل درمان هیچ نیست
هر چه آید از ما تو را عین درمان است و بس

«حاجب » این زیبا غزل برخوان به بزم عارفان
تا نگویند این فصاحت خاص حسان است و بس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.