شمارهٔ ۱۲۷

قبله آزادگان ابروی جانان است و بس
فتنه آخر زمان آن چشم فتان است و بس

دختر رزصد مسیح از یک شکم بی شوی زاد
تا نگویند این هنر با دخت عمران است و بس

نیست در جن و ملک سودای عشق و ذوق طبع
این دو خصلت در جهان مخصوص انسان است و بس

ای که در شق القمر انکار داری هان ببین
سر او اندر خم ابروی جانان است و بس

مصحف روی تو را هر کس که یک آیت بخواند
اولین توصیف او آیات قرآن است و بس

دردمندان غمت را میل درمان هیچ نیست
هر چه آید از ما تو را عین درمان است و بس

«حاجب » این زیبا غزل برخوان به بزم عارفان
تا نگویند این فصاحت خاص حسان است و بس
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.