هوش مصنوعی:
متن شعری است که در آن شاعر از صحنههای صبحگاهی و مینوشی سخن میگوید. پیر مغان بشارت میدهد که شراب آماده است، صبح با صدای خروس آغاز میشود و میفروش به بادهکشان سلام میکند. شاعر از عاشقی و مفلسی میگوید و اینکه چرا انسان عیوب خود را میپوشاند. همچنین، از گلهای شکفته و بلبلهای خوشآواز یاد میکند و در پایان به تلاش و کوشش برای موفقیت اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و اشاره به مینوشی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسن مناسب نباشد. همچنین، درک عمیقتر مفاهیم شعری نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۳۲
پیر مغان بر در میخانه دوش
داد بشارت که خم آمد بجوش
صبح دوم صبحک الله گفت
داد خروس سحر از دل خروش
باده کشان را، ز کرم صبحدم
داد صلامغبچه می فروش
عاشقی و مفلسی ار هست عیب
از چه پسندید بخود عیب پوش
غنچه چو بشگفت گل آرد ببار
بلبل بیدل ننشیند خموش
شد علم نصر من الله بلند
مژده فتح لک آمد بگوش
کوشش «حاجب » پی توفیق تست
تا بتوانی تو هم ای دل بکوش
داد بشارت که خم آمد بجوش
صبح دوم صبحک الله گفت
داد خروس سحر از دل خروش
باده کشان را، ز کرم صبحدم
داد صلامغبچه می فروش
عاشقی و مفلسی ار هست عیب
از چه پسندید بخود عیب پوش
غنچه چو بشگفت گل آرد ببار
بلبل بیدل ننشیند خموش
شد علم نصر من الله بلند
مژده فتح لک آمد بگوش
کوشش «حاجب » پی توفیق تست
تا بتوانی تو هم ای دل بکوش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.