۲۰۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۴

رسم ایران است یا اهل فرنگ
با بدان یکرنگ و با خوبان دورنگ

با بدان خوبی و با خوبان بدی
شیوه گرگ است و رفتار پلنگ

شهرت درویشی و دام و کمند
نام فقر و وضع ششلول و تفنگ

کیست آن درویش کودارد گذشت
از زنان شوخ و وز طفلان شنگ

کیست آن درویش کو، هرگز نبود
در پی . . . فراخ و . . . تنگ

ای بسا اسب همایون تیزتک
روز پیری کمتر از یابوی لنگ

دوستان را دشمن ناموس و نام
دشمنان را دوست با ادبار ننگ

ای بسا بهمن بکام اژدها
وی بسا یونس گرفتار نهنگ

دانمت آخر پشیمان می شوی
پای امیدت خورود روزی بسنگ

نیست این آئین درویشی حق
کار الواط است این کار جفنگ

هر که خود نشناخت نشناسد خدا
بنده نفس است و خودخواه و دورنگ

شخص نابینا نبیند راه و چاه
هر چه داند خویش را چست و زرنگ

می نشاید غره شد «حاجب » به خویش
بخت چون برگشت زد آئینه زنگ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.